قلمرو اندیشه

تراوشات و دغدغه های ذهنی یک انسان

قلمرو اندیشه

تراوشات و دغدغه های ذهنی یک انسان

قلمرو اندیشه

بشر امروز از تعقل فلسفی و تفکر می گریزد و روی به بازی ها و سرگرمی هایی می آورد که ذاتا مبرای از تفکر باشند : فوتبال ، جک ، پات ، آتاری ، سینما و تلویزیون و علی الخصوص کارتون

سید شهیدان اهل قلم
آقا سیدمرتضی آوینی

اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را به چیزی تشبیه کنیم و از طریق آن به تحلیل انقلاب اسلامی بپردازیم بهترین چیزی که به ذهن می رسد، خیمه است. خیمه ای چهار ستون اصلی دارد و این ستون ها عبارتند از: استقلال، آزادی، جمهوریت، اسلامیت. البته شاید بنظر برخی اسلام خود به تنهایی ستون اصلی باشد، بله این را هم می توان پذیرفت اما دلیل اینکه ما در این نوشته اسلام را هم عرض سه مؤلفه دیگر یعنی استقلال و آزادی و جمهوریت آوردیم، این است که رابطه این سه مؤلفه را با اسلام یک رابطه دیالکتیکی می دانیم که در صورت نقص و نقض هریک از این سه مؤلفه اسلام و یا اسلامیت نظام هم خود به خود دچار آسیب می شود و این سه مؤلفه را ضامن بقای اسلام و اسلامیت نظام و انقلاب می دانیم.

در رابطه استقلال و آزادی با اسلام باید به محوری و بنیادی و ابتدایی ترین اندیشه در اسلام اشاره داشت که حضرت رسول اکرم (ص) اولین سخنی که در تبلیغ اسلام و شناساندن اسلام استفاده کردند همانا «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» بود. بقول استاد بزرگ شهید مرتضی مطهری، این جمله حاوی دو بخش و محتوای کلیدی و مهم هست که بخش اول آن سلبی است و تمامی خدایان را نفی و انسان را از تمامی قید و بندها رها و آزاد می کند حتی از نفسانیت خود و در بخش دوم این سخن اثبات خداوند قادر متعال است. که این دو بخش در کنار هم مایه سعادت و رستگاری انسان را در دو دنیا تضمین می کند در دنیای حاضر ضامن حیات طیبه است و در آخرت مایه حیات ابدی و جاویدان انسان در سایه سار رحمت حق تعالی.

و اما رابطه جمهوریت و اسلام چطور؟ جمهوریت نیز در خود قرآن به وضوح تحت این آیه شریفه ذکر شده است که «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» که مکرر در قرآن کریم ذکر شده است. در واقع باید این نکته را ذکر کنیم که انقلاب اسلامی بوجود نیامد مگر با لبیک مردم به ندای ملکوتی امام روح اله الموسوی الخمینی (ره). و این انقلاب هم پابرجا نمی ماند و نخواهد ماند مگر با وجود همین مردمی که آن را بوجود آوردند. لذا به همین دلیل است که در اندیشه امام و مقام معظم رهبری نقش مردم در انقلاب و بقای آن اینقدر حیاتی و کلیدی است چنانچه در ادبیات حضرت امام تعابیر بسیاری که مؤید این مهم باشد را شاهد هستیم. برای مثال: 

«ملت بود که این نهضت را پیش برد و ملت است که باید از این به بعد نیز به پیش ببرد»(26 مرداد 59) 

«شما ببینید که چه حکومتی در دست شما آمده و از چه راهی آمده است و کی به شما این حکومت را محول کرده. اگر چنانچه پنج سال پیش از این، ده سال پیش از این را شما در نظر بیاورید، وضع آنوقت را در نظر بیاورید، حکومت آنوقت را در نظر بیاورید، ملت را نسبت به حکومت و حکومت را نسبت به ملت در نظر بیاورید و حبس ها و زجرها و تبعیدها و قتل ها را که در آن حکومت واقع می شد به نظر بیاورید و از خودتان سؤال کنید که چه شد که این شد؟ چه شد که یک روز آنطور جنایتکاری ها واقع می شد و اختناق ها و آن مسائل و مصائب برای کشور ما بود و حالا چه شده است که ما آزادانه اینجا باهم نشستیم و شما آزادانه مسائلتان را با مردم مطرح می کنید و مردم هم آزادانه یا انتقاد می کنند یا تعریف می کنند از شما، این آزادی را کی به ما داد؟ و این استقلالی که الان ما داریم و کسی نمی تواند دخالت کند در کشور ما، این را کی به ما داد؟ و این استقلالی که الان ما داریم و کسی نمی تواند دخالت کند در کشور ما، این را کی به ما داد؟ جز این بود که این پا برهنه ها و این زاغه نشین ها و این دانشگاهی های محروم و این مردم کوچه و بازار با هم جمع شدند و برای خدا قیام کردند و نهضت کردند و ما را به این آزادی رساندند و آن سدهای بزرگی که در تصور کسی نمی آمد که شکسته بشود، شکستند و ما را به آنجا رساندند که وزیر بشویم و رئیس جمهور بشویم و وکیل بشویم و همه اینها را داشته باشیم و همه از این ملت است. ما هر چه داریم از این ملت است، البته ملت اسلامی که با فریاد الله اکبر این کار را انجام دادند.»(20 شهریور 59)

«نباید ملت ها بنشینند تا اینکه از جای دیگر و کسان دیگر آنها را نجات بدهند. مبدا نجات از خود ملت است. ایران با اینکه هیچ کشوری با او مساعدت نکرد بلکه تمام کشورهای اسلامی و غیر اسلامی الا کمی از آنها با او مخالفت کردند و طرفداری از رژیم کردند معذلک چون ملت خواست انقراض این سلسله خبیثه را، عمل شد. ملت اگر مطلبی را بخواهد، نمی شود به او تحمیل کرد، نمی شود خلاف او را به او تحمیل کرد» (20 فروردین 60)

و تعابیر بسیار زیاد دیگری از این قبیل از معمار کبیر انقلاب اسلامی هست که به همین مقدار بسنده می کنیم. و اما حال که به اینجا رسیدیم که انقلاب اسلامی همانند خیمه ای است که چهار ستون اصلی دارد (استقلال، آزادی، جمهوریت، اسلامیت) و از آنجا که اینها در یک رابطه دیالکتیکی باهم قرار دارند لذا خدشه وارد شدن به هرکدام از این ارکان و ستون خیمه، ضربه به دیگر ارکان خیمه انقلاب اسلامی خواهد بود. چنانچه ما در مطلب (استکبارستیزی در درون پاشنه آشیل جمهوری اسلامی) یک مورد را ذکر کردیم که مثلا جمهوری اسلامی آن مقداری که بر روی استکبارستیزی در سیاست خارجی پافشاری کرده آن مقدار در درون در برابر سهم خواهی ها و زیاده خواهی های برخی آقازاده ها و ... مقاومت نکرده و این می تواند موجب ایجاد تهدیدی مهم از درون شود. 

 ما در اینجا میخواهیم این مهم را متذکر شویم که اگر بناست استقلال و آزادی و جمهوریت که تقویت این سه موجب تقویت اسلامیت نظام می شود، حفظ شود باید به چند موضوع مهم یعنی رفع تبعیض در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، و ایجاد عدالت در تمامی ابعاد آن به معنای هرچه بیشتر کلمه در درون کشور انجام گیرد. چنانچه شهید رجایی به زیبایی و درستی بیان فرمود که «مردم ما از کمبودها و کسری ها گله ندارند آنچه مردم را می آزارد و صدایشان را در می آورد وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس». و نکته مهم دیگر، همانطور که امام راحل مکرر در سخنرانی ها و پیام ها و وصیت نامه سیاسی الهی خود متذکر شدند نباید لحظه ای از خدمت به مردم و محرومین و مستضعفین غفلت کرد چنانچه حضرت امام در پیام برائت به زائرین بیت الله الحرام آوردند: « وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. راستی وقتی که پابرهنه ها و گودنشینان و طبقات کم درآمد جامعه ما امتحان و تقید خود را به احکام اسلامی تا سر حد قربانی نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستی خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند - و انشاءالله خواهند بود - و سر و جان را در راه خدا می دهند، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم! ما مجدداً می گوییم که یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.» (6 مرداد 66)

جمع بندی: انقلاب اسلامی همچون خیمه ای است که چهار ستون اصلی دارد (استقلال، آزادی، جمهوریت، اسلامیت). حفظ و بقای این شجره طیبه در گرو توجه کامل به این چهار رکن است و نگاه تبعیض آمیز به این چهار مقوله یعنی توجه به یک یا چند مورد بصورت گزینشی و غفلت از هرکدام نیز خود سبب تهدید از درون و سمّی مهلک برای انقلاب است. کسانی که خود را علاقه مند و دلباخته به آرمان های متعالی انقلاب اسلامی می دانند باید از اشتباهات گذشته که همانا درگیر شدن در بازی های جناحی و صرفا سیاسی و توجه صرف به سیاست خارجی و استقلال و عزت کشور بود و از محرومیت زدایی و خدمت واقعی به صاحبان و ولی نعمتان اصلی انقلاب که همانا پابرهنگان و کوخ نشینان و رفع تبعیض غافل شده بودند، درس گرفته و بفکر جبران گذشته باشند و بدانند که یکی از مهمترین راه های تقویت جمهوریت در گرو حل معضلات اقتصادی و معیشتی مردم است. و اسلامیت نظام و انقلاب را نیز صرفا به موضوعات فرعی مثل حجاب و فروع دین و مسائل فردی تقلیل ندهند و از عدالت و رفع تبعیض و اشرافیت مسئولین و دیگر مسائل مهم اجتماعی غافل شوند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی